نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 60
إسم الكتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 90)
بفرمان پرويز در شهر تيسفون خزانهاى براى ماليات و خراج و ساير اموال بنا نهادند و نام آن را « بهار حفرد خسرو » گذارد و تمام سيم و زر و ساير اموال را بدان خزانه انتقال دادند . . . در خزانه خسرو باندازهاى سيم و زر و جواهر و جامههاى نفيس و ساير اشياء قيمتى فراهم شده بود كه جز خدا كسى شمارهء آن را نميدانست . خسرو مردم را حقير و خوار ميشمرد و اين سزاوار پادشاه خردمند و دورانديش نيست . از جمله كارهاى زشت و ناپسند او كه گستاخى در برابر خداوند شمرده ميشد آن بود كه برئيس پاسبانان كاخ پادشاهى كه « زادان فرخ » نام داشت فرمان قتل عام زندانيان را داد . زندانيان را شماره كردند ، تعداد آنان به سى و شش هزار تن رسيد . زادان فرخ از كشتن آنان خوددارى كرد و براى تأخير در اجراى فرمان دليلهائى نزد پرويز آورد . خسرو با رفتارهاى بد و ناشايست دشمنى مردم كشور خود را بىجهت متوجه خود ساخت . نخستين رفتار بدش آن بود كه مردمان را خوار و بزرگان را حقير شمرد . دوم آنكه « فرخان زاد » را كه مردى ناپاك و پست بود بر مردم مسلط كرد . سوم آنكه فرمان قتل عام زندانيان را داد . چهارم آنكه فرمان داد جمعى را كه از نزد هرقل امپراطور روم فرار كرده و بايران پناه آورده بودند ، بقتل رسانند . اين سوء رفتار و ستمكاريهاى پرويز سبب شد كه جمعى از بزرگان بجانب بابل رفتند و در آن هنگام شيرويه پسر پرويز با برادرانش در آنجا بودند و گروهى از مربيان بدستور پرويز بتعليم و تربيت او ميپرداختند . . . مردمى كه از پايتخت آمده بودند رو بسوى شيرويه آوردند و شيرويه در شب وارد شهر « بهرسير » [1] شد و زندانيان آنجا را آزاد ساخت . زندانيان آزاد شده و مردمى كه از روم فرار كرده و خسرو فرمان قتل آنان را داده بود همگى در پيرامون شيرويه جمع شدند و فرياد زدند : « شاهنشاه قباد » [2] از آنجا بسوى پايتخت روانه شدند و چون نزديك كاخ شاهى رسيدند پاسبانان و دربانان همگى گريختند و پرويز را تنها گذاردند . پرويز از ترس بباغى كه نزديك قصر بود و « باغ
[1] بهرسير چنانكه از تاريخ طبرى برمىآيد شهرى بوده است نزديك مدائن [2] نام نخستين شيرويه قباد بوده است . )
60
نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 60