responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي    جلد : 1  صفحه : 22


اهل سنت است بود . حنبليان مردمى متعصب و جامد بودند و عقل و برهان را در امور مذهبى به كار نميبردند و در تمام مواضيع و مسائل حتى در مرتبهء توحيد و اثبات صفات وجودى و عدمى خداوند - كه بايد فقط متكى بدليل عقل باشد و تعبد و تقليد در آن راه نيابد - تعبد صرف را رويهء خود قرار داده بودند . و چون در اثبات عقايد سخيفهء خود و ابطال عقايد ديگران پافشارى و سماجت داشتند ازينرو سخت موى دماغ و مزاحم فلاسفه و خردمندان و علما و فقهاى ساير مذاهب اسلامى شده بودند و از هيچگونه آزار و اذيت دربارهء مخالفان مذهب و عقيدهء خود فرو گذار نميكردند .
كم كم خلفاى عباسى و زمامداران امور نيز كم و بيش بمقتضاى سياست وقت گاهى آنان را براى خرد كردن و از بين بردن مخالفان خود دستاويز قرار ميدادند ، و همه نوع فشار و شكنجه بحكما و فلاسفه و مخالفان وارد ميساختند .
از جمله عقايد سخيفى كه حنبليان داشتند يكى عقيده بقدمت قرآن بود و ديگرى نشستن خداوند بر « عرش » . چون هيچيك از عقلا و دانشمندان اسلامى حاضر نبودند عقايد سخيفهء مذكور و مانند آنها را و مخصوصاً گمان ناشايست « جلوس بر عرش » را بپذيرند ازينرو در معرض اذيت و آزار حنابله قرار ميگرفتند . طبرى نيز كه خود از خردمندان و دانشمندان اسلامى بود هرگز زير بار عقايد مذكور نميرفت و در نتيجه با ابن حنبل و پيروان قشرى او ميانهء خوبى نداشت .
هنگامى كه از سفر دومش بطبرستان ، بازگشت و وارد بغداد گرديد ، گروهى از متعصبان جاهل حنبلى از قبيل : ابو عبد الله جصاص و جعفر بن عرفه و بياضى آهنگ وى كردند و روز جمعه در مسجد جامع نزد او آمدند و دربارهء احمد بن حنبل و حديث « جلوس بر عرش » از وى سؤال كردند ابو جعفر طبرى در پاسخ آنان با كمال آزادى و شجاعت گفت : « اما احمد بن حنبل پس خلاف او اعتبارى ندارد . و من تاكنون نديده‌ام كه ازو حديثى روايت شده باشد و نديده‌ام براى او اصحاب و پيروانى كه بسخنان آنان اعتماد و اعتبارى باشد . و اما حديث « جلوس بر عرش » پس محال است » آنگاه اين شعر را خواند :

22

نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي    جلد : 1  صفحه : 22
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست