responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 272


< شعر > عشق آن زنده گزين كو باقى است وز شراب جانفزايت ساقى است تو مگو ما را بدان شه بار نيست با كريمان كارها دشوار نيست < / شعر > دين مىگويد به مرده عشق مبند و به زندهء حىّ قيّوم عاشق باش .
قرآن گاهى مىفرمايد : * ( قَدْ خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبوا بِلِقاءِ الله ) * ، يا اينكه مىفرمايد :
* ( قُلْ إنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِروا أنْفُسَهُمْ ) * . بايد گفت هيچ باختنى مثل آن نيست كه انسان شخصيت خود و شؤون حياتى خود را ببازد ، مثل اينكه اميد خود را ببازد . آن كس كه اميد خود را باخت درحقيقت حرارت و روشنايى و نيروى محرك و بالاخره حيات خود را باخته است .
مىگويند زندگى بدون حاجت و حركت و جنبش ملالتآور است .
اگر آدمى همه چيز هميشه داشته باشد از لذت زندگى محروم خواهد ماند . خود لذت به دست آوردن و ظفر يافتن و به مقصود و مطلوب رسيدن لذت بزرگ زندگى است . آدمى در زندگى مانند صيادى است كه هميشه در پى شكار است و از خود ظفريافتن و به چنگ آوردن شكار لذت مىبرد . اگر حاجت و حركت نباشد سكونى خواهد بود شبيه به مرگ ، خالى از هرگونه شوق و عشق و اميد . ملالت و افسردگى كه در ميان بعضى ملل و اقوام ديده مىشود براى همين است كه عشق و اميد و درنتيجه حركت و جنبش خود را باخته و از دست داده‌اند . علت از دست دادن اين امور يكى رواج ظلم و ستم است .
روح سالم شاد است ، اميدوار است ، روح شاد به روى زندگى مىخندد و به ديگران هم شادى و اميد مىپاشد ، به عكس روح مأيوس و نااميد . در محفل خود راه مده همچو منى را - كه افسرده دل افسرده كند انجمنى را به عنبرفروشان اگر بگذرى - شود جامه هايت همه

272

نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست