نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 270
درخت آفت زده هستيم كه از ريشه افسرده و پژمرده مىباشيم . دين كه جلو طول امل را مىگيرد نه اين است كه جلو مطلق آمال را مىگيرد بلكه جلو شاخه هاى زائد را مىگيرد ، نظير اين است كه درخت را هرس مىكنند همان طورى كه احتياج به باغبان يكى از جهت همين هرس كردن است . باغبان هم ريشه را تقويت مىكند و پاى درخت را نرم مىكند ، به موقع آب مىدهد و كود مىدهد ، در عين حال هرس مىكند و نبايد چنين پنداشت كه اين دو عمل تناقض است اميد و رابطه با آينده و گذشته اميد : يكى از موجبات سعادت و خوشى خود اميدوارى است . اگر اميد نباشد مثل اين است كه خانه وجود انسان چراغ ندارد و يا ماشينى كه قهراً بايد در حركت باشد نور ندارد ، بلكه مثل اين است [ كه ] حرارت و گرمى ندارد ، سرد است ، بلكه خرّمى و نشاط ندارد ، افسرده و پژمرده است ، بلكه قوه و نيروى محرك ندارد ، ساكن و بىحركت است ، يعنى تمام خواص موت و مردگى از بىحسى و بىنورى و سردى و افسردگى و سكون در او هست . در حيات آدمى بر خلاف حيات حيوانى اميد نقش بزرگى دارد . گمان نمىرود كه حيوان اهل امل و آرزو و اميد باشد . شعاع ديد حيوان به گذشته و آينده چندان مربوط نيست ، اهل زمان حال است . اين آدمى است كه در عين اينكه در زمان حال است با ماضى و زمان مستقبل كاملًا مربوط است . مظهر حيوانيت در انسان اين است كه رابطه خود را با ماضى و با مستقبل فراموش كند . عرفا اصطلاحى دارند راجع به وقت و حال ولى آن غير از اين است كه آدمى رابطه خود را با گذشته و آينده قطع كند و به حد حيوانيت سقوط كند . دين نيامده براى محدود كردن اميد بلكه آمده براى توسعه اميد و
270
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 270