responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 52


< فهرس الموضوعات > بازگشت به قونيه < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > مخالفت از سوى بستگان مولوى و طلاّب < / فهرس الموضوعات > مولوى سخت افسرده و دلگير شد ، خود را منزوى كرد و از ياران و مريدان بريد .
حدود چهارده ماه مولوى در فراق پير فرارى خود مىسوخت .
بالاخره بعد از اين مدّت نامه‌اى از شمس به مولوى رسيد و در پى آن جلال الدين نامه‌ها و غزلها و هدايايى تقديم شمس كرد ، و عاقبت او را دوباره ، در حالى كه سلطان ولد - فرزند مولوى - پياده در ركاب وى مىدويد ، از شام به قونيه آورد .
بازگشت به قونيه بعد از بازگشت شمس كسانى كه در آغاز از دَرِ مخالفت درآمده بودند ( به ظاهر ) توبه كردند و شمس ( ظاهراً ) همه را عفو كرد .
« مجالس سماع ( آواز و موسيقى و چرخ زدن درويشانه ) ترتيب داده شد و هر روز ميزبانى ، از مولانا و شمس پذيرايى كرد . » اما اين وضعيت چندان نپاييد . شمس همان شمس ( با ويژگى فكرى و روانى خود ) و مولوى نيز همان مولوى ( با شيفتگى عجيب و سؤال برانگيز ) بود و ياران ( كه اين بار قدرى تحمل كردند ) همان ياران كه تحمل صوفى گرى غليظ و اخلاق خاص شمس را نداشتند . « مجالس سماع ، نشئه و ذوق و عشق ديرى نپاييد . بار ديگر بدگويى عليه شمس آغاز شد » . ( 1 ) اين بار تنور كشمكش داغ‌تر بود .
مخالفت از سوى بستگان مولوى و طلاّب پيرمرد تبريزى و مرادِ مولوى در اين سفر به دختر جوانى ( جميله و عفيفه ) كه در حرمسراى مولوى رفت و آمد داشت دل بست ، و او را به عقد خود درآورد . اين وصلت ناهمگون به نوبه خود آتش اختلاف را دامن زد ، و در قضيه‌اى منجر به برخورد وى با « علاءالدين » پسر دوم مولوى ، و تهديد وى گرديد . همان كس كه از تغيير موضع پدر و


1 - رساله سپهسالار ص 133 .

52

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 52
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست