نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 414
واجب آمد چونك آمد نام او * شرح رمزى گفتن از انعام او ( 1 ) و در جاى ديگر گفته : شمس من و خداى من ، درد من و دواى من و يا در جاى ديگر مىسرايد : فتنه و آشوب و خونريزى مجو * بيش از اين از شمس تبريزى مگو ( 2 ) امروزه هم ، شمس و مثنوى خريدار و طرفدار دارند ، اوّل خريدار بزرگ شمس مثنوى است و بالتبع همه اهل اباحه و استعمارگران . اكنون كه ارادت تام و تمام مولوى را نسبت به شمس تبريزى دانستى بدان كه ثقة الاسلام كلينى رفع اللّه قدره با سند صحيح از حضرت صادق ( عليه السلام ) از پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) روايت كرده است كه فرمود : المرء على دين خليله . ( 3 ) « هر انسانى بر دين دوست خويش است . » و به قول شاعر : عن المرء لاتسئل وسل عن قرينه * فإنّ القرين بالمقارن يقتدي ( 4 ) و چه به جا است كه همه رواياتى را كه آيين مجالست و معاشرت را بيان مىكند مطالعه فرماييد ، خداوند به شما توفيق عنايت فرمايد ، إن شاءاللّه .
1 - مثنوى : دفتر اوّل 123 . 2 - مثنوى : دفتر اوّل 142 . 3 - كافى ، جلد 2 / 375 . 4 - از خود شخص نپرس كه كيست ، بلكه سئوال كن كه دوست او كيست ، زيرا شخص به همراه و همنشين اقتدا مىكند .
414
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 414