نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 299
بلكه حكما و مفسّرين را هم در مقابل عشق ناتوان ديده و درباره بوعلى گفته : وانك او آن نور را بينا بود * شرح او كى كار بوسينا بود ( 1 ) و فخر رازى را هم در دو جا به سخريه گرفته و گفته : اندرين بحث ار خرد ره بين بدى * فخر رازى رازدار دين بدى ( 2 ) و نيز گفته : در چنان ننگى و آن هم اين عجب * فخر دين خواهد كه گويندش لقب ( 3 ) و در جاى ديگر گفته : فلسفى و آنچه پوزش مىكند * قوس نورت تير دوزش مىكند ( 4 ) و بهر صورت خلاصه كلام او اين است كه : علم نبود غير علم عاشقى * مابقى تلبيس ابليس شقى خلاصه آنكه مثنوى با عقل و خرد و حكمت ، و حتى با علماء مانند فخر رازى كه در نزد اهل سنت به معنى تمام علوم است مخالف است ، همچون پدرش كه معاصر فخر بود و با او مخالف بود ، و تنها كتاب مثنوى خود را فقه اللّه الاكبر مىداند كه نتيجه آن سقوط تكاليف از و اصل و ولىّ است ( 5 ) ! ! همان واصلى كه درباره او گفته : روز سايه آفتابى را بياب * دامن شه شمس تبريزى بتاب ( 6 ) اخيراً كتابى نوشته شده به نام ( نى نواز اوّل شمس تبريزى ) ، در اين كتاب گفتگويى بين طلبهاى « يعنى كسى كه در راه آموختن علوم دينى است ) با شمس
1 - مثنوى : دفتر چهارم ، 513 . 2 - مثنوى : دفتر پنجم ، 4144 . 3 - مثنوى : دفتر اوّل ، 1383 . 4 - مثنوى : دفتر سوّم ، 1213 . 5 - شما به ترجمه كتاب تلبيس ابليس ابن جوزى صفحه 224 مراجعه كنيد و تلبيس صوفيان را در ترك تعليم و تعلّم بخوانيد . 6 - مثنوى : دفتر اوّل 430 .
299
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 299