نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 215
آيا عرفان مثنوى از عرفان امام صادق و امام رضا ( عليهما السلام ) ، و آنچه در اين باب از روايات وارد شده بيشتر بوده است ؟ خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد : فزين لهم الشيطان أعمالهم ( 1 ) « شيطان اعمال زشت آنها را در نظرشان زيبا جلوه داد . » نويسنده گويد : غير از مثنوى نيز كسانى بودهاند كه بر عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) به نظر خود اشكال و ايراد وارد كردهاند . به عنوان نمونه مرحوم محدّث قمى ( رحمه الله ) ، در سفينة البحار گفتار شيخ عبدالقادر جيلانىمشهور را نقل كرده كه گفته است : شهادت امام حسين ( عليه السلام ) بالاتر از رحلت پيامبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) نبود ، پس چرا شيعه اين همه مراسم عزادارى براى امام حسين ( عليه السلام ) برپا مىكند ؟ جواب آن است كه عزادارى براى امام حسين ( عليه السلام ) به خاطر پيامبر است چون حسين ( عليه السلام ) فرزند پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و اهلش ، عزيزان پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) بودند و در واقعه عاشورا بزرگترين مصيبت بر پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) وارد آمد . وانگهى گويا اين كوردلِ دور از اخبار و آثار و سيره اهل بيت فراموش كرده كه گرچه از دست رفتن پيامبر از بزرگترين مصيبتها است ، امّا رسول اكرم به ظاهر با مرگ طبيعى از دنيا رحلت فرمود ، يا زن يهوديه آن حضرت را مسموم كرد ، امّا آن همه قضايا در واقعه عاشوراء و بعد از آن ، اسارت اهل بيت را از نظر دور داشته ، گويا از ياد برده كه ابن زياد تقريباً همه مردان اولاد پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) حتى طفل شيرخوار را به شهادت رسانيد ، و امام سجّاد و زينب كبرى و دختران اهل بيت را با زشتترين وجه تا شام به اسارت كشانيد . و يزيد اشعار كفرآميز را در مجلس شراب در مقابل عزيزان پيامبر خواند كه دل هر انسانى را به درد مىآورد ، و امام حسين ( عليه السلام ) را خارج بر امام وقت معرفى كرد ، و مانند پدرش معاويه على ( عليه السلام ) را سب مىكرد . و بالأخره اين مطلب را ناديده گرفته كه معاويه و پدرش ابوسفيان به اكراه اظهار اسلام نمودند ، و قصد نهايى معاويه ريشه كن كردن اسلام بود و خود نيز به اين كلام
1 - نحل 16 / 63 .
215
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 215