نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 484
إسم الكتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 689)
ناقة الله خوانده شد . پس رسول الله ، الله است و همچنين آيه : * ( إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ الله يَدُ الله فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ) * [1] ( فتح : 10 ) * ( من يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ الله ) * ( نساء : 80 ) و آيات ديگر از اين قبيل . و بعد أن تقرر هذا فنرخي الستور و نسدل الحجب على عين المنتقد و المعتقد و إن كانا من بعض صور ما تجلى فيها الحقّ و لكن قد امرنا بالستر ليظهر تفاضل استعداد الصور . و بعد از آن كه مقرر شد كه تنزيه از تشبيه خالى نيست و بالعكس پردهها را مىافكنيم و حجابها را فرو مىنهيم بر چشم منتقد و معتقد . هر چند كه هر دو بعضى از صورى هستند كه حق در آنها تجلى كرده است و لكن ما مأمور به ستر هستيم تا تفاضل استعداد صور ظاهر شود . ( مراد از منتقد محققى است كه يا به كشف و عيان و يا به نظر و برهان خلاصهء معانى و حقايق را مىداند و مراد از معتقد ، مقلد مؤمن به اهل حقايق و عرفان است . فانّ المتجلَّي في صورة بحكم استعداد تلك الصورة ، فينسب إليه ما تعطيه حقيقتها و لوازمها لا بد من ذلك . زيرا متجلى در صورتى ، به حكم استعداد آن صورت است . پس حقيقت آن صورت و عين كه مجلاست و نيز آن چه حقيقت لوازم آن عين و صورت عطا مىكند و اقتضا مىنمايد به متجلى كه حق است نسبت داده مىشود و ناچار بايد اين چنين باشد . اقتضاى هر عين ثابتى اختصاص به آن عين دارد و در پيش گفتيم كه مرايا را احكامى است از صغر و كبر و استطاله و استداره و امثال آنها كه هنگام تجلى ظاهر مىگردند . مثل ما يرى الحقّ في النوم و لا ينكر هذا مثل آن كسى كه حق تعالى را در عالم خواب مىبيند و اين معنى انكار نمىشود . زيرا عالم مثال ، واسع است و مقام خيال انسان كه مثال متصل اوست خيال عقلانى است . چون ديگر مشاعر و مدارك او كه هر يك را ادراك عقلانى است . مثلا لمس و شم و ذوق انسان هر يك عقلانى است . هر چند مادى است به خلاف حيوانات كه إدراكات آنها وهمى است . زيرا سلطان قواى حيوانى وهم است و از آن فراتر نيست ، اما سلطان
[1] گروهى با رسول اللَّه بيعت كردند به طورى كه دست رسول بالاى دست آنها قرار مىگرفت فرمود : دست خدا بالاى دستهاى آنها بود .
484
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 484