نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 229
< فهرس الموضوعات > 9 . فصّ حكمة نوريّة في كلمة يوسفيّة < / فهرس الموضوعات > 9 . فصّ حكمة نوريّة في كلمة يوسفيّة < فهرس الموضوعات > [ در بيان رؤيا ] < / فهرس الموضوعات > قيصرى فرمايد : چون عالم أرواح مسمى به عالم مثالى است عالم نورانى است و كشف يوسف عليه السلام مثالى بود و كشفش بر وجه اتمّ و اكمل بود شيخ حكمت نوريه را كه كاشف از حقايق است اضافه به كلمهء يوسف كرد از اين روى يوسف عالم به علم تعبير بود ، و عالم به مراد خداوند در صورت مرئيهء مثاليه بود ، و هر كسى كه بعد از يوسف اين علم را مىداند از مرتبهء يوسف مىگيرد و از روحانيت او استفاده مىكند و از جهت قوت نوريت روحش ، صورتش نيز در حسن و بهجت به كمال بود . بدان كه نور حقيقى ، ذات الهى است و بس زيرا نور ، اسمى از اسماء ذات است و هر چه كه بر او غير و سوى گفته مىشود ( يعنى ما سوى الله مىگوييم ) سايه اى از سايههاى آن ذات است و أرواح و عالم أرواح سايه اى از سايههاى آن ذاتند ، و اينكه عالم أرواح را نورانى گفتيم نسبت به عالم أجسام گفتهايم و چون دخول روح در عالم اصلىاش به واسطهء عبور بر حضرت خياليه كه مثال مقيد است مىباشد و به اشراق نور روح بر حضرت خياليه صور مثاليه ظاهر مىشود ، واجب است كه اولا : نور بر حضرت خياليه منبسط شود تا روح ، معانيى را كه در حضرت خيال بر او فايض مىگردد و متجسّد مىشود مشاهده كند به شهود عيانى تا از آن جا بگذرد و منتقل شود به عالم مثال مطلق . هذه الحكمة النّورية انبساط نورها على حضرة الخيال
229
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 229