responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 430


نفس ناطقه است و اين نحوه تصور نفس ناطقه به صورت بدنهاى پديد آمده از خود او را كه به انشاء و ايجاد اوست ، تناسخ ملكوتى گويند . در مقابل تناسخ ملكى كه انتقال نفس از بدنى به بدن ديگر است . در تناسخ ملكوتى بدنها در طول همند . به عبارت جامعتر بدن اخروى بعينه و شخصه همان بدن دنيوى است و بينشان فرقى جز به كمال و نقص نيست .
در روايات ما آمده است كه صور أبدان اخروى مانند صور أبدان دنيوى است به طورى كه چون آن را در آن جا بينى گويى اين فلانى است و آن فلانى . اين مطلب كه ملكات و هيئات نفس در ما وراى طبيعت ، ماده و ريشهء بدن اخروىاند در صورت برزخى و تكامل انسان در برزخ اهميت بسزا دارد .
فلا يموت أبدا ، أي لا تفرق أجزاؤه .
پس هيچ گاه اجزاى بدن نمىميرند يعنى متفرق نمىگردند .
لذا خداوند دربارهء ايشان فرمود : * ( خالِدِينَ فِيها أَبَداً ) * ( جن : 23 ) و نيز فرمود :
* ( لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الأُولى ) * ( دخان : 56 ) .
مخلد نبودن اهل نار در عذاب و أما أهل النار فمآلهم الى النعيم ، و لكن في النار إذ لا بد لصورة النار بعد انتهاء مدة العقاب أن تكون بردا و سلاما على من فيها و هذا نعيمهم .
اما اهل نار مآلشان به نعيم است لكن در نار ، زيرا صورت نار پس از انتهاى مدت عقاب ناچار است بر هر كس كه در آن است برد و سلام شود و اين نعيمشان است .
محال آن است كه هيچ گاه تحقق پيدا نمىكند و آن را ممتنع نيز مىگويند . اگر در محاورات گفته شود محال به دست خدا ممكن مىگردد ، مراد از آن محال ، امر دشوار است . مثلا ملاى رومى گويد :
< شعر > هر محال از دست او ممكن شود هر حرون [1] از دست او ساكن شود < / شعر > يعنى هر امر دشوار در دست او ، به وقوع مىپيوندد و صورت مىپذيرد . معجزاتى كه انبيا اظهار مىفرمودند از جانب حق تعالى بود در موطن مظاهرش اعنى با دست انسانهاى كامل كه يد الله و عين الله و لسان الله و محل مشية الله بودند . زيرا رب مطلق بايد



[1] حرون يعنى چموش و سركش .

430

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 430
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست