responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 329


14 . فصّ حكمة قدريّة في كلمة عزيريّة قيصرى گويد :
مراد به حكمت قدريه ، سرّ القدر است كه علم به احوال اعيان ثابته و به عبارت ديگر احوال اعيان ممكنات را سرّ القدر مىگويند . بحث در اين است نه قدرى كه بعد از قضا است و از آن تعبير مىشود به « توقيت [1] أشياء در عين خارجىشان » و اين قضا و قدر مرتب است بر اعيان ثابته و نقوش غيبيه آنها . [2] كلمهء عزيريه از آن رو به اين حكمت قدرية اختصاص يافت كه عين ثابت عزير عليه السلام به حسب استعداد اصلى خود طالب معرفت سرّ القدر و شهود و احيا بود . لذا عزير عليه السلام وقتى كه به قريهء ويران عبور كرد به طور استبعاد پرسيد : * ( أَنَّى يُحْيِي هذِه الله بَعْدَ مَوْتِها ) * ( بقره : 259 ) خداوند احيا را در شخص عزير و حمارش به عزير اشهاد فرمود . به مىراندن آن دو و احياى آن دو . چنانكه خداوند فرمود : * ( فَأَماتَه الله مِائَةَ عامٍ ) * سپس او را مبعوث كرد براى اظهار قدرت خود بر اعاده و چون قضا حكم كلى است در أشياء مطابق اقتضاى اعيانشان و قدر قرار دادن آن حكم است به عنوان جزئى معين و مخصوص به ازمنه و اسباب معينهء مشخصه ، آن قضا را مقدم بر قدر آورد . [3]



[1] در وقت بخصوص قرار گرفتن .
[2] به اقتضاى ذوات موجودات ، قضا و قدر پياده مىشود .
[3] شرح فصوص قيصرى ، ص 298 ، ستون دوم .

329

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست