responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 251


زيرا حق تعالى بذاته از عالم غنى است و عالم طلب نمىكند مگر اسماء را پس براى اسماء سببيت است .
و الأسماء الإلهية كل اسم يفتقر العالم إليه من عالم مثله أو عين الحقّ . فهو الله لا غيره ، و لذلك قال : * ( يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى الله وَالله هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ) * .
و اسماء الهيه هر اسمى است كه عالم به آن مفتقر است از عالمى مثل او يا از عين حق پس اوست الله و غير او نيست . ( يعنى آن اسمى كه به او محتاجند الله است و ديگرى نيست ) . از اين رو فرمود : * ( يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى الله وَالله هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ) * ( فاطر : 15 ) و معلوم أنّ لنا افتقارا من بعضنا لبعضنا ، فأسماؤنا اسماء الله تعالى إذ إليه الافتقار بلا شك و أعياننا في نفس الأمر ظلَّه لا غيره ، فهو هويتنا لا هويتنا ، و قد مهّدنا لك السبيل فانظر .
و معلوم است كه بعضى از ما افتقار به بعض ديگر داريم ، پس اسماء ما اسماء الله تعالى است . زيرا بدون شك نياز به حق است و اعيان ما در واقع و نفس الامر ظل اوست نه ظل غير او . پس اوست هويت ما نه هويت ما ( يعنى هويت از ما نيست و مايى نيستم تا هويتى از ما باشد ) . پس آماده كرديم براى تو اى سالك راه را پس نظر كن .
اتصاف عالم به غنا كه بعض از عالم به بعض ديگر به غنا متصف است از آن وجهى است كه آن وجه عين افتقار بعض از عالم به بعض ديگر است كه اسماء بعضى رب ديگرىاند . [1] افتقارشان به عبوديت است . چنانكه تفصيل آن در پيش بگذشت و غنى نيز به عبوديت است زيرا موجودات ظلالند و ظل از ظل مستغنى است و ظل عابد است .
پس جهت غنا و افتقار هر دو برگشت به يك امر مىكند و آن كه گفته است اسماء الهيه هر اسمى است كه عالم به او مفتقر است از عالمى مثل او يا عين حق عالم مثل او چون نسبت والد به ولد كه والد سبب وجود ولد و سبب تحقق ولد است در خارج كه هر دو از يك عالمند و از اسماء الهيه و آن كه از عين حق است يعنى افتقار اسمى به ديگرى كه آن ديگرى از عالم مثل آن مفتقر نيست بلكه آن ديگرى ناشى از عين حق است به سبب



[1] بعضى از اسماء اللَّه رب بعضى ديگرند كه يكى بر ديگرى مسلط است . اينكه مسلط است رب اوست رب و مربوب به يك ديگر محتاجند احتياج مربوب معلوم است و احتياج رب اين است كه كمالات خود را به مربوب ظاهر كند .

251

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست