نام کتاب : شرح فصوص الحكم نویسنده : خواجه محمد پارسا جلد : 1 صفحه : 61
* شرح يعنى محل نقش هر حكمتى روح آن نبى است ، كه آن حكمت به كلمهء وى منسوب [1] است ، و من درين كتاب اقتصار [2] نمودم بر [3] ذكر آن مقدارى كه ياد كردم ازين حكمتها ، به مقدارى معيّن كه در امّ الكتاب ، كه آن حضرت علميست [4] ثبت بود [5] ، و آن چه مرا معيّن فرمودند [6] ، و اجازت دادند ، كه آن را ياد كنم [7] بر قدر معيّن [8] ، كه در آن مأذون بودم [9] ، و زيادت از آن نتوانستمى و اگر چه علم و ادراك من محيط گشت بر معلومات نامتناهيه ، كه درين نشأت [10] آدميت مودّع [11] است . ليكن بنده را بى اذن سيّد تصرف در خزاين نيست ، و حقيقت بندگى از اختيار بيرون آمدن است ، تا از دايرهء عبديّت بيرون نافتد [12] . و الله اعلم [13] .
[1] س : منسوبست . [2] س : اختصار . [3] د ، س : به ذكر . [4] د ، س : علميّه است . [5] س : فرمود . [6] س : فرمودهاند . . . دادهاند ياد كنم . [7] د : آن را ياد كنم . [8] د ، س : آن قدر را امتثال نموديم و به ظهور رسانيدم و زيادت و نقصان نكردم . اگر خواستمى كه زيادت كنم بر قدر معيّن . [9] د ، س : بودم نتوانستمى [10] د : نشاء . [11] د ، س : مودعست . [12] د ، س : نيفتد . [13] د ، س : اعلم بالصواب . د : من ذلك . س : فمن ذلك . ع : و من ذلك .
61
نام کتاب : شرح فصوص الحكم نویسنده : خواجه محمد پارسا جلد : 1 صفحه : 61