نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 630
حكم خدا را بر حكم خود مقدم مىدانند . ( 1 ) و گفته است : « * ( وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ) * و آنان را امامانى قرار داديم كه به آتش دعوت مىكنند » ؛ اينان امر خود را بر امر خدا و حكم خود را بر حكم خدا مقدم مىدارند ، و به پيروى هواى نفس خود - بر خلاف آنچه در كتاب خداى عز و جل آمده است - مىپردازند . 2 - الامام علي « ع » : إنّ الله جعلني اماما لخلقه ، ففرض عليّ التقدير في نفسي و مطعمي و مشربي و ملبسي كضعفاء الناس ، كي يقتدي الفقير بفقري ، و لا يطغي الغنيّ غناه ! [1] . ( 2 ) امام على « ع » : خدا مرا براى خلق خود امام قرارداد ، پس بر من واجب ساخت كه در بارهء خودم و خوردنى و نوشيدنيم و لباسم اندازه اى ، همچون ناتوانترين مردمان ، نگاه دارم ، تا فقير به فقر من اقتدا كند ، و ثروتمند به طغيان برنخيزد . 3 - الامام الصادق « ع » : المعلَّى بن خنيس قال : قلت لأبي عبد الله « ع » يوما : جعلت فداك ! ذكرت آل فلان و ما هم فيه من النعيم ، فقلت لو كان هذا اليكم لعشنا معكم ، فقال : هيهات يا معلَّى ! أما و الله ، أن لو كان ذاك ما كان الا سياسة الليل ، و سياحة النهار ، و لبس الخشن ، و أكل الجشب [2] . . ( 3 ) امام صادق « ع » : معلَّى بن خنيس گويد : روزى به امام صادق گفتم : فدايت شوم ! به ياد خاندان فلان و نعمتى كه در آن غوطه ورند افتادم و با خود گفتم كه اگر چنين نعمتى از آن شما مىبود ما هم از آن برخوردار مىشديم ، گفت : هيهات اى معلَّى ! به خدا سوگند كه اگر چنين مىبود ( و نعمت و حكومت در دست ما بود ) ، براى ما جز نگهبانى شبانه و تلاش روزانه و پوشيدن جامهء زبر و خوردن خوراك خشن چيزى نبود . .