نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 577
( يعنى يك دوازدهم ؟ ؟ ) . پس فقيه به اين مفهوم ، عالمى اسلامى و جامع نيست ، زيرا « عالم اسلامى » كسى است كه از همهء مسائل اسلامى واردشدهء در قرآن و حديث آگاه باشد ؛ و البته اين مسائل تنها منحصر به موضوعات احكام فقهى نيست . و اكثريت فقيهان از چيزى جز مسائل فقهى آگاهى تمام ندارند . و چون فقيه ، علم جامعى نسبت به همهء جوانب و مقاصد اسلام نداشته باشد ، چگونه مىتواند اجتماع را به پيش راند ، و جاى خالى امامان « ع » را در نشر آرمانهاى اسلامى و مركزيت بخشيدن به آنها پر كند ؟ و چگونه مىتواند بر وقايع سياسى و اجتماعى و مسائل اقتصادى نظارت كند و احكام آنها را از دين بيرون آورد و به اجراى آنها در اجتماع بپردازد ؟ و اين امرى معلوم و آشكار است . و اگر خواستار آن باشى كه اين واقعيت در نظرت بيشتر واضح شود ، بايد به كتابهاى فقهى و رساله هاى عملى مراجعه كنى ، كه در واقع به عنوان برنامه هاى عملى ، براى امت مسلمان ، در روزگاران معاصر طرح مىشوند . و چون كسى به اين رساله ها نظر افكند ، و آنها را به عنوان برنامه هاى جامعى براى تعليمات اسلام مورد ملاحظه قرار دهد ، چنان گمان خواهد كرد كه اسلام عبارت از دينى است كه با زندگى بشرى در حال تطور و تكامل ، و مديريّت و سياست ، و با جنبشهاى سازندهء علمى و اقتصادى ، و با دردهاى فراوان بشريت ، و با محرومان و مستضعفان و دشواريهاى ايشان ، و با مقاومت در برابر گردنكشان و جباران ، و با قضاياى ملموس جارى در اجتماع و زندگى ارتباطى ندارد . و اين ، فاجعه اى بزرگ و خسرانى آشكار است . در بارهء اين موضوع ، امام خمينى ، سخنرانيهايى مهم كرده و درسهايى عالى دادهاند ، كه خوب است نمونه اى از آن را در اينجا نقل كنيم : « براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسلام و آنچه به عنوان اسلام معرفى مىشود تا چه حدّ است شما را توجه مىدهم به تفاوتى كه ميان قرآن و كتب حديث با رساله هاى عمليّه هست . قرآن و كتابهاى حديث ، كه منابع احكام و دستورات اسلام است ، با رساله هاى عمليّه كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مىشود از لحاظ جامعيّت و اثرى كه در زندگانى اجتماعى مىتواند داشته باشد ، به كلى تفاوت دارد . نسبت اجتماعيّات قرآن با آيات عبادى آن ، از نسبت صد به يك هم
577
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 577