نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 545
( 1 ) پيامبر « ص » : حواريّون به عيسى گفتند : يا روح الله ! با چه كس نشست و برخاست كنيم ؟ گفت : با كسى كه ديدن او شما را به ياد خدا اندازد ، و سخن او بر علم شما بيفزايد ، و كردار او شما را به سراى ديگر متمايل سازد . 3 - النبي « ص » - فيما رواه الامام الصادق : مجالسة اهل الدين ، شرف الدنيا و الآخرة [1] . ( 2 ) پيامبر « ص » - به روايت امام صادق : همنشينى با اهل دين شرف دنيا و آخرت است . 4 - الامام علي « ع » : . . قد خلع سرابيل الشّهوات ، و تخلَّى من الهموم الا همّا واحدا انفرد به ، فخرج من صفة العمى و مشاركة اهل الهوى ، و صار من مفاتيح ابواب الهدى و مغاليق ابواب الرّدى ، قد أبصر طريقه و سلك سبيله ، و عرف مناره و قطع غماره ، و استمسك من العرى بأوثقها و من الحبال بأمتنها ، فهو من اليقين على مثل ضوء الشمس ، قد نصب نفسه لله سبحانه في أرفع الامور ، من إصدار كلّ وارد عليه ، و تصيير كلّ فرع الى اصله ، مصباح ظلمات ، كشّاف عشوات [2] . . ( 3 ) امام على « ع » - در وصف مؤمن آگاه و عالم عامل : . . چنين كسى جامهء شهوات از تن بيرون كرده و از همهء دلمشغوليها خويشتن را رهانيده ، مگر يك امر كه پيوسته در فكر آن است . بدين گونه از كوردلى رسته و از همگامى با هوا پرستان جسته است ، و خود كليد در هدايت و قفلى بر در سقوط و تباهى گشته است ؛ راه خويشتن به خوبى يافته و آن را پيموده ، و مشعلى فروغ بخش به چنگ آورده و در پرتو آن از راههاى سر در گم و ظلمانى گذشته است . او به استوارترين دستاويزها رسيده و به محكمترين رسنها درآويخته است ، و