نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 352
< فهرس الموضوعات > فصل يازدهم زهد و قناعت < / فهرس الموضوعات > فصل يازدهم زهد و قناعت < فهرس الموضوعات > حديث < / فهرس الموضوعات > حديث 1 - النبي « ص » - إنّه أتى قبا يوم خميس ، و هو صائم ، فلمّا أمسى قال : « هل عندكم من شراب ؟ » . فقام رجل من الانصار فأتاه بقدح لبن مضروب بعسل ، فلمّا طعمه رسول الله « ص » نزعه من فيه و قال : « إدامان يجتزى بأحدهما دون صاحبه ، لا أشربه و لا أحرّمه و لكنّي أتواضع لربّي ، فإنّه من تواضع لله رفعه ، و من تكبّر خفضه ، و من اقتصد في معيشته رزقه الله ، و من بذّر حرمه الله ، و من اكثر ذكر الله رزقه الله » [1] . ( 1 ) پيامبر « ص » - پيامبر روز پنجشنبه اى به حال روزه وارد قبا شد ، و چون شب فرا رسيد گفت : « آيا در نزد شما نوشيدنى وجود دارد ؟ » ؛ پس مردى از انصار رفت و كاسه اى شير آميختهء با عسل برايش آورد . چون پيامبر « ص » آن را چشيد ، از دهان خود بيرون كرد و گفت : « دو نانخورش است كه هر يك به - تنهايى كفايت مىكند ، آن را نمىنوشم و خوردن آن را هم حرام نمىدانم ، ولى نسبت به پروردگارم تواضع مىكنم ( و شير و عسل نمىخورم ) ، چه هر كس در مقابل خدا تواضع كند او را بالا مىبرد ، و هر كه را كه تكبر كند فرو مىآورد ، و هر كه در زندگى ميانه روى كند خدا او را روزى مىبخشد ، و هر - كه تبذير كند خدا او را محروم مىسازد ، و هر كه فراوان از خدا ياد كند خدا به