نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 326
( 1 ) امام على « ع » : به خدا سوگند كه شما در مجالس بسياريد ، و در زير پرچمها اندك . و من آنچه را كه اصلاح شما در آن است و كجى شما را راست مىكند مىدانم ، ولى نمىتوانم براى درست كردن شما خود را تباه كنم . . 4 - الامام علي « ع » : . . و الله إنّ امرأ يمكَّن عدوّه من نفسه يعرق لحمه و يهشم عظمه و يفري جلده ، لعظيم عجزه ، ضعيف ما ضمّت عليه جوانح صدره . انت فكن ذاك إن شئت . فأمّا أنا فو الله دون أن أعطي ذلك ضرب بالمشرفيّة ، تطير منه فراش الهام ، و تطيح السّواعد و الأقدام ، و يفعل الله بعد ذلك ما يشاء . [1] امام على « ع » : . . به خداى سوگند كسى كه دشمن را بر خود مسلط كند ، تا گوشت او را بجود و استخوان او را خرد كند و پوستش را به درد ، فردى بسيار عاجز خواهد بود ، كه دلى ضعيف و ناتوان در سينه دارد . و تو اگر مىخواهى چنين باش . اما من ، به خدا سوگند ، از حريم خويشتن ، با شمشيرى دفاع خواهم كرد كه استخوانهاى سرها را پاره پاره كند ، و بازوها و پاها را جدا سازد . و پس از آن ، هر چه خدا بخواهد .