نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 414
بنگريد ! پيوستگى اجتماع اعتقادى چنان است كه همه مسئول يك ديگرند ، و همه برخوردار از پيامدهاى كردار نيك ، و زيانمند از پيامدهاى كردار زشت ديگران . اين است كه بايد يك ديگر را به كارهاى نيك ، « آمرانه » بخوانند ، و از كارهاى زشت ، « ناهيانه » باز دارند . و اگر اين نظارت فعال ، از روى اعمال اجتماع و افراد اجتماع برداشته شد ، و بىمسئوليتى جاى مسئوليتگرايى را گرفت ، اميال و اغراض به كار مىافتد ، و بد و بدى در جامعه رواج مىيابد ، و بدان بسيار مىشوند و نيرو مىيابند و بر مردم مسلط مىگردند . و چون چنين شود هر چه نيكان و پاكان براى نجات جامعه و رهايى مردم دعا كنند ، خدا دعاى آنان را پاسخ نخواهد داد ؛ براى آن كوتاهى كه در « امر به معروف » و « نهى از منكر » كردند ، و خود باعث چيرگى بدى و خيرگى بدان گشتند . 9 الامام الباقر « ع » : أوحى الله الى شعيب النّبي « ع » : إنّي معذّب من قومك مائة ألف ، اربعين ألفا من شرارهم و ستّين ألفا من خيارهم . فقال : يا ربّ ! هؤلاء الأشرار ، فما بال الاخيار ! فأوحى الله عزّ و جلّ اليه : « داهنوا أهل المعاصي و لم يغضبوا لغضبي » . [1] ( 1 ) امام باقر « ع » : خدا به شعيب پيغمبر « ع » وحى كرد كه « صد هزار تن از قوم تو را عذاب خواهم كرد ، چهل هزار از بدان ، و شصت هزار از نيكان » . شعيب گفت : پروردگارا ! اشرار درست ، اخيار چرا ؟ خداى بزرگ به او وحى كرد : « چون با اهل معاصى سازگارى كردند و براى خشم من خشم نگرفتند » .