نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 409
السّعادة ، و لا يجعله على ايدي شرار خلقه ، فإنّه من الشّقاوة . [1] ( 1 ) امام صادق « ع » - ابو عبيده به امام صادق گفت : در حق من دعا كن تا خدا روزى مرا در دست بندگانش قرار ندهد ! امام گفت : خدا چنين نخواسته است ، خواست خدا آن است كه روزى بندگانش به دست يك ديگر باشد ( پس آنچه تو مىخواهى بر خلاف حكمت جهان است و نمىشود ) ، ليكن از خدا بخواه كه روزى تو را در دست بهترين بندگانش قرار دهد ، كه اين چگونگى از سعادت انسان است ، و در دست بندگان بدش قرار ندهد كه اين از شقاوت و بدبختى است . < فهرس الموضوعات > د - ايمان و وحدت جامعهء اعتقادى < / فهرس الموضوعات > د - ايمان و وحدت جامعهء اعتقادى < فهرس الموضوعات > قرآن < / فهرس الموضوعات > قرآن 1 * ( يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَاعْمَلُوا صالِحاً ، إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ، وَإِنَّ هذِه أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً ، وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ ، ) * [2] اى فرستادگان ، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار نيكو كنيد كه من بر آنچه مىكنيد آگاهم ، اين مردمان امت شمايند ، امتى يگانه و يك دين ، و من پروردگار شمايم ، از من پروا كنيد ، 2 * ( إِنَّ هذِه أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً ، وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ) * ، [3] اين مردم ، كه همه بر يك دينند و يگانه ، امت شمايند ، و من پروردگار شمايم ، مرا بپرستيد ،