نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 142
13 * ( وَلَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ ، وَكانَ الإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا ) * ، [1] ما براى مردمان در اين قرآن از هر مثالى مكرر آورديم ، اما آدمى بيش از هر چيز اهل مجادله و ستيز است ، بنگريد ! اين است روش قرآن براى كسب دانش و جستجوى شناخت و پروردن خرد . قرآن خردها را به ژرفنگرى در آفريده هاى زمينى و آسمانى ، گياهى و كانى ، جانورى و انسانى ، فرا مىخواند . سپس سخن در باره حقايق انسانى را به احوال روانى و تنى و فردى و اجتماعى گسترش مىدهد ، و نظرها را به آنچه به زمان حاضر يا گذشتهء تاريخ پيوستگى دارد ، و مسائلى جز اينها - از قبيل قوانين ثابت تاريخ و اجتماعات بشرى - معطوف مىدارد ، آنگاه از همگان مىخواهد كه در همهء اين حقايق عينى خارجى و واقعيتهاى ملموس و نمودهاى خاموش گويا نظر كنند . قرآن با همين روش استوار زنده خردها را برمىانگيزد ، و ذهنها را تيز مىكند ، و سينه ها را مىگشايد . و در اين روش ، هيچ اتكا و اعتمادى به استدلال ذهنى خالى از تجربهء عينى - بدان گونه كه در نزد بسيارى از فيلسوفان ديده مىشود و بسيارى از فلاسفهء اسلام نيز به دنبال آنان در همين راه گام برداشتهاند - مشاهده نمىشود . و چنين است كه قرآن كريم ، سبك تقليدى متكى بر ذهنيات صرف را طرد كرده ، و روشى ويژه ، و منطقى آزمايشى و پرده گشا ، و سبكى بيداركننده و ره آموز ، و طريقه اى گرانقدر و زنده عرضه كرده است ، كه همچون خود جهان زنده و مانند آب رودها در جريان است و تپشى برسان تپش زندگى دارد .