نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 489
بى خبر نيست . 3 - * ( وَلَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ الله مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ ، نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ الله وَراءَ ظُهُورِهِمْ ، كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ ) * [1] چون پيامبرى از جانب خدا نزد ايشان آمد ، كه آنچه را كه با ايشان بود تصديق مىكرد ، گروهى از كسانى كه كتاب به ايشان داده شده بود ، كتاب خدا را پس پشت انداختند ، كه گويى چيزى نمىدانند ( و كتابى نازل نشده است ) 4 - * ( وَقالَ الرَّسُولُ : يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً ) * [2] پيامبر خدا گفت : پروردگارا ! قوم من اين قرآن را ترك كردند حديث 1 - الامام علي « ع » : . . فقد نبذ الكتاب حملته ، و تناساه حفظته ، حتى تمالت بهم الأهواء ، و توارثوا ذلك من الآباء ، و عملوا بتحريف الكتاب كذبا و تكذيبا ، فباعوه بالبخس ، * ( وَكانُوا فِيه مِنَ الزَّاهِدِينَ ) * . فالكتاب و اهل الكتاب ، في ذلك الزمان ، طريدان منفيّان [3] . . ( 3 ) امام على « ع » : - از سخنان آن امام ، در بارهء آيندهء مسلمانان و رفتار آنان با قرآن : در آن زمان حاملان كتاب آن را ترك كنند ، و حافظان قرآن آن را از ياد ببرند ، و چنان شود كه هوا و هوسها آنان را از راه بگرداند ، و اين را از پدران به