نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 318
نزد تو مىآمدند ، و از خدا خواستار آمرزش مىشدند ، و پيامبر براى ايشان طلب آمرزش مىكرد ، مىديدند كه خدا توبه پذير و مهربان است حديث 1 - الامام علي « ع » : أرسله على حين فترة من الرّسل و طول هجعة من الأمم ، و اعتزام من الفتن ، و انتشار من الأمور ، و تلظَّ من الحروب ، و الدنيا كاسفة النور ، ظاهرة الغرور ، على حين اصفرار من ورقها ، و إياس من ثمرها ، و اغورار من مائها ، قد درست منار الهدى ، و ظهرت أعلام الرّدى [1] . . فجاءهم بتصديق الَّذي بين يديه ، و النور المقتدى به . . [2] امام على « ع » : خدا پيامبر را به هنگام گسستگى سلسلهء پيامبرى ، و خوابزدگى دراز ملتها ، و هجوم فتنه ها ، و پراكندگى امور ، و افروختگى آتش جنگها فرستاد ؛ در آن هنگام كه روشنى دنيا فرو مرده ، و فريب آشكار شده بود ؛ هنگامى كه برگ درخت زندگى زرد و اميد از ميوهء آن بريده شده ، و آب آن به زمين فرو رفته بود ؛ منار هدايت فرو ريخته و علامتهاى پستى آشكار شده بود . . . پس پيامبر ، با تصديق آنچه پيش از وى نازل شده بود ، و همراه نورى ( قرآن ) كه راهنما بود ، به نزد ايشان آمد . . 2 - الامام علي « ع » : . . فبعث الله محمّدا « ص » بالحق ، ليخرج عباده من عبادة الاوثان الى عبادته ، و من طاعة الشيطان الى طاعته ، به قرآن قد بيّنه و أحكمه ، ليعلم العباد ربّهم اذ جهلوه ، و ليفرّوا به بعد اذ جحدوه . [3]