نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 185
13 * ( إِذا جاءَ نَصْرُ الله وَالْفَتْحُ ) * [1] هنگامى كه يارى خدا و فتح آمد 14 - . . * ( نَصْرٌ مِنَ الله وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ، وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ) * [2] . . يارى از خدا است و فتحى نزديك در پى ، مؤمنان را بشارت ده 15 - * ( وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ ، وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ ) * [3] مىخواهيم بر كسانى كه در زمين فرو دست و ناتوان ( مستضعف ) نگاه داشته شدهاند منت گذاريم ، و آنان را پيشوايان و وارثان قرار دهيم حديث 1 - النبي « ص » - عثمان بن مظعون قال : قلت لرسول الله « ص » : إنّ نفسي تحدّثني بالسياحة و ان ألحق بالجبال . فقال : « يا عثمان ! لا تفعل ، فإنّ سياحة أمّتي الغزو و الجهاد » . [4] پيامبر « ص » - عثمان بن مظعون گفت : به پيامبر « ص » گفتم كه نفسم مرا به گردش و سياحت ( بيابانگردى ) مىخواند ، و مىخواهم به كوهها بروم . پيامبر گفت : « اى عثمان ! چنين مكن ، كه سياحت امّت من جهاد و جنگ در راه دين است » .