نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 476
ايمان و باور خود مطمئن است » ؛ ( 1 ) و گفته است : « * ( أَلا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ) * آگاه باشيد كه با ياد خدا دلها آرامش و اطمينان پيدا مىكند » ؛ و گفته است : « * ( الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ) * كسانى كه به زبان گفتند ايمان آورديم ، ليكن دلهاشان ايمان نياورده است » ؛ و گفته است : « * ( إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوه يُحاسِبْكُمْ بِه الله فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ ) * خواه آنچه در جانهاى خود داريد آشكار كنيد و خواه پنهان ، خدا طبق همان به حساب شما رسيدگى مىكند ، پس هر كه را بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند » . و اين آيات همه در بيان همان است كه خدا بر قلب واجب كرده است يعنى اقرار و معرفت . و اين ، رأس ايمان است . [ ب - ايمان و عمل زبان ] و فرض الله على اللَّسان القول و التّعبير عن القلب بما عقد عليه و أقرّ به ، قال الله - تبارك و تعالى - : « * ( وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً ) * » [1] و قال : « * ( قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلهُنا وَإِلهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَه مُسْلِمُونَ ) * » [2] ؛ فهذا ما فرض الله على اللسان ، و هو عمله . ( 2 ) و خدا بر زبان واجب كرده است كه آنچه را قلب به آن معتقد و معترف است بگويد و ابراز دارد ، خود گفته است : « * ( وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً ) * به مردمان سخن نيكو بگوييد » ؛ و گفته است : « * ( قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلهُنا وَإِلهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَه مُسْلِمُونَ ) * بگوييد : به آنچه به ما فرو - فرستاده شده ، و آنچه به شما فرو فرستاده شده ايمان آورديم ، خداى ما و خداى شما يكى است ، و ما تسليم او هستيم » . و اين عملى است كه خدا بر