نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 799
فرزندان حسين صلوات الله عليه مقرر فرموده است اگر خواهى كه بر تو ظاهر شود بيا تا با تو به نزد حجر الأسود رويم و از أو سؤال كنيم هر چه أو بگويد به آن عمل نماييم پس هر دو با هم آمدند به نزد حجر و أصحاب محمّد نيز بودند پس حضرت سيد الساجدين صلى الله عليه فرمودند كه اى عم أول تو ابتدأ كن و تضرع و زارى كن و از حق سبحانه و تعالى طلب كن تا حجر شهادت دهد بر امامت و خلافت تو ، پس محمّد بن حنفيّه شروع كرد در دعا و تضرع و زارى و خطاب بحجر كرد جواب نشنيد پس حضرت فرمودند كه اى عم اگر تو امام و وصى مىبودى حجر ترا جواب مىداد ، پس محمّد گفت اى پسر برادر تو دعا كن ، پس حضرت فرمودند كه سؤال مىكنم از تو كه به حق آن خداوندى كه عهد و پيمان پيغمبران و اوصياى جميع پيغمبران و عهد و پيمان جميع خلايق را به تو سپرده است كه البتة ما را خبر ده كه بعد از حسين بن علي امام و وصى أو كيست ؟ پس حجر به حركت آمد به مرتبه كه نزديك بود كه از جاى خود بيرون آيد و حق سبحانه و تعالى أو را گويا كرد به زبان عربى هويدا و گفت خداوندا به درستى كه امامت و خلافت و وصايت بعد از حسين از علي بن الحسين بن فاطمة بنت رسول الله است صلوات الله عليهم پس محمّد بن حنفيّه قايل شد به امامت حضرت سيد الساجدين و اصحابش نيز قايل شدند به امامت حضرت . و از مشايخ مذاكرة دارم كه اين گفتگو از جهة طمأنينه أصحاب آن حضرت و رجوع أصحاب محمّد بن حنفيّه بود و اگر نه روايات متواتره وارد است كه حضرت أمير المؤمنين صلوات الله عليه در وقت رفتن همه فرزندان خود را جمع فرمودند و حضرت سيد الساجدين چهار سأله بودند و محمّد بن حنفيّه نيز حاضر بود و حضرت صلوات الله عليه فرمودند كه
799
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 799