عليه خروج كند و در خدمت آن حضرت طلب خون آن حضرت كنند كه صلوات الهى بر همه باد ، بگردان از جهة من در خوردن اين تربت شفايى عظيم از هر دردى ، و أيمن گردان مرا از هر خوفي و عزيز گردان مرا بعد از خوارى ، و به سبب اين روزى مرا فراخ گردان و بدن مرا از هر مرضى صحيح گردان و بعد از برداشتن : انا أنزلناه بر آن بخوان و بعضي از أصحاب گفته‌اند كه چون أحاديث متواتره وارد شده است كه كل حرامست و از آن استثنا شده است خاك آن حضرت مشروط است به دعا در وقت برداشتن و خوردن و اگر در بعضي از روايات شرط نشده باشد مىبايد كه به مقيّد عمل نمايند و مطلق را حمل كنند بر مقيد تا حلال باشد خوردن و يا آن كه بعد از دعا بي دغدغده خوبست و بدون دعا جزم نداريم در حليت پس بايد كه بدون دعا جايز نباشد خوردن و ظاهر اخبار آنست كه كمالش مشروط است به اين دعاها و أحوط آنست كه در وقت برداشتن و خوردن همه دعاهاى منقوله را بخواند بىدغدغه باشد ، و بهتر آنست كه از حوالي روضه خاك رست بردارند و هفت مثقال بكشند و در وقت برداشتن دعا بخوانند و هر هفت مثقال را در كيسه كنند و در زير فروش متّصل به ضريح مقدس بگذارند و اگر چند شبانه رور بر آن بگذرد بهتر است و چون از اينجا بردارد دعاها را مرتبه ديگر بخواند و در وقت خوردن اندكى بخورد با دعا قبل از تناول و بعد از آن آية الكرسي بخواند و مىبايد كه قصدش شفا باشد ، و بعضي تجويز نموده‌اند خوردن آن را از جهة رفع امراض معنوية كه بدترين امراض است مثل تكبّر و عجب و ريا و حقد و بغض و أمثال اينها و ظاهرا بد نباشد ، و أحوط آنست كه اگر مرض ظاهري نداشته باشد نخورد و اگر مرض ظاهر داشته باشد به قصد شفا از همه امراض صوري و معنوي و ظاهري و باطني بخورد و در گل مختوم دغدغه

632