responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 8  صفحه : 616


مرتفع خواهد ساخت ، و به بركت شما باران رحمت خود را فرو خواهد فرستاد و به بركت شما زمينى كه شما در آن مدفونيد تسبيح الهى مىكند ، لعنت حق سبحانه و تعالى بر أمتي باد كه شما را شهيد كردند يا به شهادت شما راضى بودند و بر جمعى كه مخالفت كردند شما را و بر جمعى كه اقرار كردند و تهنيت كردند و مبارك باد گفتند امامت و خلافت شما را كه رئيس ايشان فلان بود كه گفت در روز غدير خم كه په په‌اى پسر أبو طالب گرديدى مولاي من و مولاي هر مؤمن و مؤمنه ، و عامه بحث مىكنند كه فلان اقرار نكرد بلكه از روى سخريه و استهزاء گفت چنان كه از عبارت ظاهر است و ظاهرا درست مىگويند و انكار أو مخصوص امامت نبود بلكه أو اقرار به هيچ چيز نكرده بود و هميشه كافر بود به حسب باطن و از جهة مصلحت اظهار اسلام مىكرد ، و لعنت خدا بر امّتى كه پشت بر پشت يكديگر انداختند و با يكديگر بيعت كردند كه در دشمنى شما بكوشند چنان كه متواتر است كه در كعبه صحيفة مخالفت را نوشتند ، و زمخشري نيز در كشاف و غير آن ذكر كرده است و ليكن نام آن جماعت را نبرده است ، و لعنت خدا بر جمعى باد كه حاضر بودند در جهاد شما از طرف أعادي و يارى نكردند شما را يا گواهى بر امامت شما دادند و يارى نكردند كه با شما بجهاد آيند .
و در كافى و تهذيب چنين است كه شهدت و لم تستشهد ) * يعنى لعنت خدا بر جمعى كه حاضر بودند در جنگ شما و خود را در راه شما شهيد نكردند چنان كه جمعى با حضرت امام حسين صلوات الله عليه بودند و گروه گروه برمىگشتند چون خبر خذلان أهل كوفه مسلم بن عقيل را رضي الله عنه شنيدند ، و بعد از آن خبر قتل أو و قتل هانى بن عروه و آمدن عبيد الله بن زياد به كوفه و رسيدن لشكر أهل شام را شنيدند و در هر خبري جمعى جدا

616

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 8  صفحه : 616
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست