نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 36
جهة تأييد اجماع آيات و اخبار نقل مىكردند چنان كه از كتب ايشان ظاهر و باهر است . و اگر خواهى كه اين معنى بر تو ظاهر شود رجوع كن به كتب استدلالي ايشان مثل كتاب قنيه از ابن زهره كه در هر مسأله أولا مىگويد كه للإجماع و الآية و الرواية و از مجمع البيان نيز ظاهر مىشود مثلا در تفسير آية كريمه * ( وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا ) * كه استدلال مىكند بر رجعت و از سيّد مرتضى رضى الله عنه نقل كرده است كه اين آية دلالت بر رجعت مىكند به آن كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه روزى باشد كه مبعوث كنيم و زنده گردانيم از هر أمتي جمعى از مكذبين را مىگويد كه در روز قيامت حق سبحانه و تعالى همه خلايق را مبعوث مىگرداند چنان كه ضروري دين اسلام است بلكه ضروري أديان مليّين است قاطبه پس نيست اين بعثت مگر در رجعت ، و بعد از آن مىگويد كه ما استدلال بر رجعت به آية و اخبار نمىكنيم كه گويند آية ظنّى الدّلاله است و اخبار آحاد است و مفيد قطع نيست بلكه مستمسك ما اجماع طاهره است كه مفيد قطع است و آيات و اخبار را تأييد مىآوريم نه استدلال تا شما بحث توانيد كرد در دلالت يا سند . و دأب ايشان چنين بود تا قريب به زمان علامه و علامه رحمه الله ظاهر ساخت استدلال به اخبار را در كتاب منتهى المطلب ، و بعد از أو شهيد عليه الرحمة ، و بعد از آن شهيد ثاني رحمهم الله با نهايت خوف تا بآخرها جرأت كرد و در اجماعات ايشان قدحها كردند بانكه معاصران أو جمعى تكفيرش كردند و أو مختفى بود در تلال و جبال ، و خبري از جرح و تعديل نداشت تا به زمان ما كه حق سبحانه و تعالى أولا مولانا و مقتدانا و شيخنا و شيخ الكل در قدح اجماع و استنباطات واهية داد مردانگى مىداد بعد از آن مولانا محمد امين طاب ثراه رجوع نمود بداب قدماء شيعه و قدح نمود در
36
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 36