responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 8  صفحه : 149


كه ظاهرش آنست كه كوفه باشد به آن كه لفظ دلالت بر قضا حج فقط مىكند و مىبايد كه معاشرت با فرزندان داشته باشد كه از حال ايشان يابد كه حج نخواهند خريدن ، و اگر حال ايشان را نداند با ايشان معاشرت كند به نحوى از ايشان استفسار كند كه پدر شما حج نكرده است و اگر كسى زرى به شما دهد شما از جهة أو استيجار حج خواهيد كرد يا نه و اقرار نكند نزد ايشان كه زر أو نزد من هست و اگر ورثه ظن به همرسانند كه نزد أو زرى هست قسم ياد مىتوانند كرد كه به غير از اين زيادتى از مال پدر شما چيزى نزد من نيست و اگر هنوز استيجار نكرده باشد توريه مىكند به آن كه قصد مىكند كه مالي نزد من نيست كه آن را به شما بدهم يا بايد داد .
و جمعى ملحق ساخته‌اند ساير ديون را چون بمنزله منصوص العلة است .
و جمعى الحاق كرده‌اند غير وديعه را از ديوني كه نزد أو باشد كه آن نيز حكم وديعه دارد ، و جمعى گفته‌اند كه مىبايد تفحّص كند از أصدقاء أو كه مبادا نزد ايشان نيز مالي باشد و ايشان را نيز لازم باشد اخراج حج مبادا زيادة از واجب گرفته شود و اگر تفحّص نكرده چند كس را استيجار كنند زيادة بر هر يك حجرا همه غرامت بكشند از جهة ورثه و اگر همه تفحّص كرده باشند ضامن نيستند و أحوط در صورت تفحص نيز غرامت است چون كاشفاند كه تفحّص تام نكرده بوده‌اند و استنباط كرده كه حسبة للَّه تعالى اين كارها مىتوان كرد و در غير موضع نص اشكالست چون قياس است و الله تعالى يعلم

149

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 8  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست