به اخبار متواتره و اجماع شيعه پس جميع عباداتى كه كرده‌اند باطل است و ليكن چنان كه حق سبحانه و تعالى مقرر فرموده است كه چون كافر مسلمان شود اسلام محو مىكند هر چرا پيشتر كرده است و ساقط مىسازد قضاى عباداتى كه در ذمه كفّار قرار گرفته است و همچنين اين كفار را تفضل فرموده است كه چون شيعه شوند هر چند عبادات سابقه ايشان باطل بوده باشد قضا نمىبايد كرد و بعضي دغدغه كرده‌اند كه اگر حج تمتع نكرده باشد و يا طواف نساء نكرده باشد لازمست كه حجرا قضا كند و اگر حج تمتع كرده باشد و طواف نسا نكرده باشد خود قضا كند طواف نسا را يا نايبى بفرستد تا زنان بر أو حلال شوند . و چنين نيست زيرا كه أحاديث صحيحه متكثرة وارد شده است كه قضا نمىكند و احرام ايشان صحيح نبود تا طواف بايد كرد اما مستحب است اعاده حج چنان كه در اين روايات مذكور است و چند حديثي كه وارد شده است كه اعاده كند محمولست بر استحباب بىدغدغه ( و روى عن أبي عبد الله الخراساني عن أبي جعفر الثّانى صلوات الله عليه قال قلت له انّي حججت و انا مخالف و حججت حجّتى هذه و قد منّ الله علىّ بمعرفتكم و علمت انّ الَّذى كنت عليه كان باطلا فما ترى في حجّتى قال اجعل هذه حجّة الاسلام و تلك نافلة ) ( 1 ) و منقولست از أبى عبد الله خراساني و ظاهرا فتح بن يزيد جرجانى است و استراباد از خراسانست ، و شيخ و نجاشي ذكر كرده‌اند أو صاحب مسايل است و از مسايل أو در معرفة الله ظاهر مىشود كه فاضل بوده است و ظاهر مىشود كه أو به خدمت حضرت امام رضا و امام محمد تقي و امام على نقى رسيده است و كتابش معتمد طايفه است و شيخ طريق صدوق را بكتاب نقل كرده است از محمد بن الحسن از مختار بن بلال يا بلال بن مختار از فتح

102