responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 202


حضرت سيد المرسلين صلَّى الله عليه و آله نزد مروه وقتي كه از سعى صفا و مروه فارغ شده بودند حضرت فرمودند كه اى گروه مردمان اينك جبرئيل آمده است و اشاره به عقب خود فرمودند و امر كرد مرا كه بگويم كه هر كه هديى از گاو و گوسفند و شتر با خود نياورده است تقصير كند و محل شود و اگر من مىدانستم آن چه آخر بر سرم آمد هر آينه سياق هدى نمىكردم و ليكن من سياق هدى كرده‌ام و كسى كه هديى رانده است محل نمىتواند شد تا هدى أو به محلش رسد و كشته شود .
پس سراقة مالك بن جعشم بضم جيم و بعد از آن عين مهمله و ديگر شين معجمه برخاست و گفت يا رسول الله معالم دين خود را از تو ياد گرفتم و گويا كه الحال مخلوق شده‌ايم بي گناه آيا آن چه فرموديد كه حج تمتع كنيم مخصوص اين سال است يا حكم آن هميشه باقي است حضرت فرمودند كه هميشه چنين است و به درستى كه شخصي برخاست كه به اتفاق همه عمر بن خطابست .
و ابن بابويه في الجملة تقيه كرده است كه نام أو را نبرده است اگر چه پادشاه شيعه بود و وزير صاحب بن عبّاد بود و شيعه بود و ليكن في الجملة تقيه بوده است و چنين بود كه اگر بخارى مىگفت ضرر نداشت ، و اگر شيعه مىگفت مضر بود چون بخارى مىگويد كه عمر اجتهاد كرد در برابر قول خدا و جبرئيل و شيعه از جهة اين تكفير مىآوردند و شكى نيست كه انكار قران و قول صريح پيغمبر كفر است پس عمر برخاست و گفت ما روانه عرفات شويم و آب غسل از سرما ريزد ؟ ! و در بخارى چنين است كه از ذكر ما آب منى ريزد و اين معقولست چون خلاف طريق جاهليت بود نمىخواست كه برطرف شود مذهب كفار پس حضرت فرمودند كه اى عمر تو هر گز ايمان به

202

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست