responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 332


إيّاك و لا نرغب الَّا إليك اللَّهمّ اسقنا سقيا وادعا نافعا طبقا مجلَّلا اللَّهمّ انّا نشكو إليك جوع كلّ جائع و عرى كلّ عار و خوف كلّ خائف و سغب كلّ ساغب يدعو الله » ( 1 ) و مرويست بسند ضعيف از عبد الله بن عباس كه عمر بن خطاب بطلب باران بيرون رفت و به عباس گفت برخيز و از پروردگارت طلب كن باران را و خود گفت خداوندا عم پيغمبرت را شفيع خود گردانيده‌ايم پس عباس برخاست و حمد و ثناى الهى به جا آورد و گفت خداوندا نزد تو ابر هست و نزد تو باران هست پس بفرست ابر را و بر آن ابر فرو فرست باران را و ديگر بفرست بر ما و اصلهاى درختان و نباتات را باين باران ، سخت كن ، و شاخها و فروع را با حاصل كن ، و پستانهاى حيوانات را زنده گردان بشير .
خداوندا ما شفاعت مىكنيم بسوى تو از جانب بى زبانها از حيوانات بىزبان خداوندا شفاعت ما را قبول كن در حق ما و ياران ما خداوندا نمىخوانيم مگر ترا و طلب نمىكنيم مگر از تو خداوندا ما را بارانى ده كه دايم و نافع و عالمگير باشد و نفعش به همه عايد گردد خداوندا شكايت مىكنيم گرسنگى هر گرسنه را و برهنگى هر برهنه را و ترس هر ترسانى را و گرسنگى هر گرسنه را كه خدا را خواند .
و اين حكايت در صحيح بخارى هست و ظاهرا غرض صدوق از ذكر اين دعا آنست كه ملاحظه نمايند فصاحت حسنين را با فصاحت و بلاغت عباس ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا ، و ظاهر سازد و عداوت عمر را با اهل بيتى كه حضرت سيّد المرسلين صلَّى الله عليه و آله محتاج به ايشان بود در دعاى مباهله ، و ايشان حاضر بودند عباس را مقدم داشت مبادا حضرت امير المؤمنين و حسنين صلوات الله عليهم دعا كنند و باران بيايد و رتبه ايشان ظاهر شود .

332

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست