نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 87
واقع است . و صدوق و كلينى بسند صحيح روايت كردهاند از ابى بصير و هارون بن خارجه از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه فرمودند كه ملكى موكل است بر نماز بنده كه كارى ديگر ندارد و چون بنده از نماز فارغ مىشود آن ملك نماز را گرفته بالا مىبرد و پس اگر قابليت قبول دارد مقبول مىشود و اگر قابليت قبول ندارد به آن ملك خطاب مىرسد كه اين نماز را رد كن بر بنده من پس آن ملك مىآورد و بر روى او مىزند و مىگويد بدا حال تو هميشه من تعب مىكشم از جهت تو و ظاهر اين اخبار تجسم اعمال است و استبعادى ندارد كه چيزى در اين نشأه از قبيل اعراض باشد و در آن نشأه از قبيل جواهر باشد چنان كه مجربست زياده از هزار مرتبه كه اگر در روزى علوم حقيقيه منكشف شده است يا ربطى بجناب اقدس الهى به همرسيده در شب سابق آن روز در واقعه ديدهام كه در ميان آب صافىام و امثال اين وقايع فوق حد حصر بر بنده واقع شده است پس محتمل است كه در آن نشأه همگى اعمال به صورت حوران و غلمان شوند و در قبر كه عالم برزخ است با اين كس باشند و محتمل است كه حق سبحانه و تعالى به سبب اعمال صالحه صور حسنه بيافريند و ليكن بعيد است از حيثيت ظاهر اخبار و عالم خواب و در واقع لازم نيست كه حقيقت اين را بدانند بلكه لازمست اعتقاد كردن كه چنين مىشود چون اخبار متواتره بر آن واقع شده است و الله تعالى يعلم . و اما بالا بردن ممكن است كه مراد بالا بردن نامه عمل باشد يا كنايه از قبول باشد و برگشتن كنايه از عدم قبول و ظاهرا مرتبه قبول غير مرتبه اجزا باشد به آن كه اگر نمازها با شرايط مستحبه از اخلاص تام و حضور قلب تام و ساير مستحبات مؤكده باشد مقبول شود و به سبب آن ساير اعمال مقبول شود و
87
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 87