responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 2  صفحه : 433


ديدند با او چنين كردند .
و در رجال عامه حكايت بخارى به اين عنوان نقل كرده‌اند و ذكر كرده‌اند كه در شهر سبزوار مىبود و از آنجا كه متوجه سمرقند شد دويست هزار محدث بر او جمع شدند و چون فضلاى آنجا بىاعتبار شدند اين مكر كردند كه در وقتى كه در منبر باشد مسأله حدوث و قدم كلام را از او پرسيدند و او گفت كه حق سبحانه و تعالى در قرآن مجيد وصف كرده است قرآن را به محدث پس فضلا گفتند كه كافر است و شروع در سنگ باران كردند و جمعى از مريدان به صد تشويش او را خلاص كردند و مخفى از آنجا به بخارا آمد و در آنجا نيز سيصد هزار محدث بر او جمع شدند و عاقبت مثل سمرقند شد و در نيشابور به دستور تا چون به بغداد رسيد اعتبارش كردند .
مجملا نقل كرده‌اند كه در خانه حضرت دويست هزار فضلاء محدثين اجتماع كرده بودند و چون حضرت از خانه بيرون آمدند در محفه بودند محدثان فرياد بر آوردند كه يا ابن رسول الله از شهر ما بيرون مىفرمايى و يك حديث افاده نمىفرمايى كه مستفيد شويم حضرت سر بيرون كردند و فرمودند كه شنيدم از پدرم موسى بن جعفر كه فرمود شنيدم از پدرم جعفر بن محمد تا حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله كه گفت شنيدم از جبرئيل از خداوند عالميان كه فرمود كه : لا إله الَّا الله حصار من است هر كه داخل شد در حصار من ايمن شد از عذاب من پس چون شتر روانه شد حضرت به آواز بلند فرمودند كه با شرطهاى آن و من از جمله شروط اين كلمه‌ام و هر كه قايل است به امامت آن حضرت قايل است به دوازده امام معصوم پس يك شرط : امامت ائمه معصومين است صلوات الله عليهم و شرطى ديگر چنان كه در احاديث كالصحيحه و صحيح وارد است از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه هر كه از روى

433

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 2  صفحه : 433
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست