نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 420
پس خشت مىچينى و درزهاى آن را گل مىزنى كه خاك به قبر نرود و تا با خشت و گل در كارى اين دعا را مكرر مىخوانى كه اللَّهمّ صل وحدته و انس وحشته و امن روعته و اسكن اليه من رحمتك رحمة تغنيه بها عن رحمة من سواك فانّما رحمتك للظَّالمين . پس از قبر بيرون مىآيى و مىگويى انّا للَّه و انّا اليه راجعون اللَّهمّ ارفع درجته فى اعلى علَّيّين و اخلف على عقبه فى الغابرين و عندك نحتسبه يا ربّ العالمين . و احاديث بسيار است با آن كه بسيار نقل كردم چون هر يك مشتمل بود بر حكمى چند كه در ديگرى نبود و هر چه مكرر بود ذكر نكردم و اگر جمع كند ميان دعاها بهتر است چون ممكن است كه به سبب خصوص هر دعايى نفعى خاص به داعى و ميت برسد كه به سبب ديگرى نرسد . و اما خاك ريختن پس در خبر كالصحيح وارد شده است كه حضرت ابو الحسن صلوات الله عليه به پشت دستها خاك بر قبر ريختند . و در حديث حسن كالصحيح از داود بن نعمان منقولست كه حضرت امام ابو الحسن صلوات الله عليه را ديدم در جنازه كه مىفرمودند ما شاء الله لا ما شاء النّاس و چون به نزديك قبر رسيدند گوشهء رفتند و نشستند پس چون ميت را در لحد گذاشتند برخاستند و سه كف خاك بر قبر ريختند بهر دو دست . و در حسن كالصحيح از ابن اذينه منقولست كه گفت حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه را ديدم كه خاك بر ميت مىريختند و يك ساعت خاك را در دست نگاه مىداشتند و بعد از آن مىريختند و زياده بر سه كف نريختند پس من سؤال كردم كه سبب اين چيست حضرت فرمودند كه نگاه مىداشتم و اين دعا را مىخواندم كه ايمانا بك و تصديقا ببعثك هذا ما وعد الله و رسوله و ما
420
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 420