responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 663


خود كنند يا بدارند جميع را كه نظر به فروج ايشان كنند در شب مىفرمودند كه گاه هست زرد مىباشد خون حيض و گاه هست تيره مىباشد خاكسترى كى در شب تشخيص مىتوانند كرد بلكه تشخيص آن به پنبه مىبايد كرد و بهتر ظاهر مىشود و مع هذا بى ضرورتى نظر به فرج ديگران كردن حرامست .
و اين دو حديث را كلينى در باب استبرا آورده است و اگر مشدد نيز بخوانيم اين معنى مراد است و اگر مخفف خوانيم از بابت و لا تقتلوا أنفسكم كه مراد نفس ديگرانست مجملا باب افعال و تفعيل انسب است و ليكن بمعنى مذكور .
( و سال عبيد الله بن علىّ الحلبيّ ابا عبد الله صلوات الله عليه عن الحائض ما يحلّ لزوجها منها قال تتّزر بازار إلى الرّكبتين و تخرج سرّتها ثمّ له ما فوق الازار و ذكر عن ابيه صلوات الله عليهما انّ ميمونة كانت تقول انّ النّبيّ صلَّى الله عليه و آله كان يأمرنى اذا كنت حايضا ان اتّزر بثوب ثمّ اضطجع معه فى الفراش ) و به اسانيد صحيحه روايت كرده است حلبى از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه از آن حضرت سؤال كرد كه از حايض چه چيز حلالست بر شوهرش حضرت فرمودند كه لنگى مىبندد تا زانوها و نافش را بيرون مىكند و بالاى ازار از اوست يعنى از طرفين مثل ساق و سينه يا دست بر بالاى لنگ مىتواند گذاشت و به زير آن نمىتواند برد و آن حضرت صلوات الله عليه از پدرش صلوات الله عليه نقل كرد كه ميمونه زوجه حضرت سيد مرسلين صلى الله عليه و آله مىگفت كه آن حضرت مىفرمودند در وقتى كه من حايض مىبودم كه لنگى ببندم و با آن حضرت بخوابم .
و به اين حديث سيد مرتضى رضي الله عنه قايل شده است و جايز نمىداند تمتع بردن از حايض را از ناف تا زانو مگر از فوق لنگ . و چند حديث ديگر

663

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 663
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست