responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 645


الطمث من يومها لأنّ النّطفة اذا وقعت فى الرّحم تصير إلى علقة ثمّ إلى مضغة ثمّ إلى ما شاء الله و انّ النّطفة اذا وقعت فى غير الرّحم لم يخلق منها شىء فاذا ارتفع طمثها شهرا و جاوز وقتها الَّتى كانت تطمث فيه لم تسق دواء ) كلينى بسند صحيح از رفاعه روايت كرده است كه به خدمت حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه عرض نمودم كه گاه هست كنيز مىخرم و خونش بند شده است به سبب فساد خون يا باد رحم و از اين جهت او را دوا مىدهيم همان روز حايض مىشود آيا جايز است با آن كه محتمل است كه حامله باشد و ليكن من علم بحمل او ندارم حضرت فرمودند كه چنين مكن عرض نمودم كه اين خون يك ماهى است كه بند شده است و بر تقديرى كه حامله باشد نطفه منى است تا چهل روز و ما عزل نطفه مىكنيم و منى را بيرون فرج مىريزيم . اين هم مثل آنست صدوق اينها را از حديث انداخته است و جواب حضرت را ذكر كرده است كه فرمودند كه اين هر دو مثل هم نيستند اگر چه قياس باطل است در اين جا فرق هست زيرا كه نطفه كه در رحم افتاد علقه مىشود بمنزله خون بسته ، ديگر مضغه مىشود پارچه گوشتى ، ديگر تا به آن چه خدا خواهد كه استخوان مىشود و صورت بندى در آن مىشود . ديگر گوشت بر روى استخوان بهم مىرسد ديگر روح در او دميده مىشود ، و اگر نطفه در غير رحم ريخته شود در صورت عزل چيزى از آن خلق نمىشود پس فرق ظاهر است ميان اين دو نطفه پس هر گاه يك ماه بگذرد و از زمان حيض بگذرد دوا نمىتوان داد زيرا كه ممكن است كه حامله باشد و فرزند ساقط شود و بمنزله قتل نفس است .
( واذا اشترى الرّجل جارية مدركة و لم تحض عنده حتّى مضى لذلك ستّة اشهر و ليس بها حبل فان كان مثلها تحيض و لم يكن ذلك من كبر فهذا عيب تردّ به ) كلينى و شيخ بسند صحيح از داود بن فرقد روايت

645

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 645
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست