نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 562
است ، و همچنين اگر قصد جنابت كند جمعى كثير كافى مىدانند از غسل جمعه ، و اگر قصد غسل جمعه كند خلافست ، و مشهور آنست كه مجزى نيست از غسل جنابت و حق اينست كه اين نيز مجزيست . اما بهتر آنست كه اول غسل جنابت بكند و بعد از آن غسل جمعه احتياطا به جا آورد به اين قصد كه اگر مطلوب الهى باشد فبها و الا لغوى باشد ، و همچنين در صورتى كه غسل جنابت و حيض جمع شده باشد اولى آنست كه اول غسل جنابت را واقع سازد و بعد از آن غسل حيضى احتياطا بكند تا بقول همه علما عمل كرده باشد و الله تعالى يعلم . < صفحة فارغة > [ در روايتى واقع شده است كه هر جا وزغي را بكشد غسل بر او لازم است ] < / صفحة فارغة > ( و روى انّ من قتل وزغا فعليه الغسل ) و در روايتى واقع شده است كه هر جا چلپاسه را بكشد بر او لازم است غسل . و كلينى به اسناد خود از عبد الله بن طلحه روايت كرده است كه گفت سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه از وزغ كه چلپاسه اش مىگويند و آن چه در معموره است مارمالى مىگويند و آن چه در صحراست بزرگش را آفتاب پرست مىگويند و كوچكش را انگشت عروسان و همه پنجه مثل آدمى دارند ، و بعضى سوسمار را نيز از افراد وزغ مىدانند حضرت فرمودند كه رجس است يعنى نجس و لهذا جمعى قايلند به نجاستش و بعضى حمل بر مبالغه كردهاند پس حضرت فرمودند كه همه افراد آن مسخند و چون آن را بكشى غسل بكن ، بعد از آن فرمودند كه پدرم مىگفت كه هر يك از بنى اميه كه مىميرند به صورت وزغ مىشوند و چون عبد الملك بن مروان مرد مسخ شد به صورت وزغ و ناپديد شد و فرزندانش از فضيحت و رسوايى ترسيدند چوبى تراشيدند و كفن در آن پوشانيدند و دفن كردند و كسى بر اين معنى مطلع نشد مگر ما و فرزندانش . و احاديث معتبره در اين باب وارد شده است تا آن كه دميرى در كتاب حياة الحيوان از مستدرك حاكم كه معتمد عليه سنيانست از عبد الرحمن بن
562
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 562