نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 399
إسم الكتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 715)
ملاقات الهى ثواب و عقاب و سؤال است و اگر نه نسبت الهى بخلق در اين عالم و آن عالم يكسان است ، و زبان مرا گويا كن بذكر خود يعنى توفيقم كرامت كن كه هميشه زبانم مشغول ذكر تو باشد يا آن كه خداوندا از من به غير از بدى نمىآيد تو جبرا مرا بذكر خود بدار . و چون مضمضه بواسطه تطهير دهانست كه ملايك متأذى نشوند از بوى بد آن و تأذى ايشان از سخنان بد بيشتر است بنا بر اين اين دعا مناسبست و فى الحقيقه دهان مخزن زبان است و زندان آن و چون اكثر بلاهاى آدمى از زبان است حق سبحانه و تعالى از جهة آن زندان دو ديوار و در مقرر ساخت يكى دندانها و دويم لبها بخلاف چشم كه از جهة آن يك حجاب مقرر فرمود كه چيزى را كه نبايد ديد چشم را بر هم نهد . و در حديث صحيح از حضرت امام زين العابدين صلوات الله عليه وارده است كه هر صباح زبان آدمى به اعضا و جوارح مىگويد كه چه حال داريد همه مىگويند كه حال ما خوبست اگر تو ما را به حال خود بگذارى و او را قسم مىدهند و مبالغه مىكنند كه زنهار كارى مكن كه ما را در بلا اندازى كارى بكن كن باعث نجات تو و ما باشد كه عقوبت ما به سبب تست و نجات ما از تست . و در حديث كالصحيح از ابو ذر رضى الله عنه منقولست كه گفت اى طالب علم اين زبان كليد همهء خوبيها و كليد همهء بديهاى است پس زبانت را مهر كن و حفظ كن چنان كه مهر بر طلا و نقره ات مىزنى و نمىگذارى كه ضايع شود و بعد از اين نيز خواهد آمد و ذكرى بمعنى ذكر است و در بعضى از نسخ بذكرك بىالف و در بعضى و شكرك را زياد كردهاند و بد نيست و در كافى اين زيادتى هست كه و اجعلنى ممّن ترضى عنه ) * يعنى خداوندا بگردان مرا از كسانى كه تو از ايشان راضى و خشنودى و آنها جمعىاند كه از خداوند خود خشنودند و رضا به قضاى او دادهاند و خواهش خداوند خود را بر خواهش خود مقدم داشته اند
399
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 399