responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 245


قوى مىبود چنين سخنى نمىگفتى يا آن كه رده گفتى زيرا كه حق سبحانه هر ميته را حرام گردانيده است و ملاقى ميته بر رطوبت حكم ميته را دارد .
و ليكن جمعى كثير از علما ما نقل اجماع نموده‌اند بر نجاست ميته كه نفس سائله داشته باشد و هيچ شكى نيست كه اجتناب احوط است و حديث متن را تاويلات بعيده كرده‌اند كه ذكر آن مناسب نيست .
< صفحة فارغة > [ اگر موشى يا غير آن از حيوانات در چاه آبى بيفتد و بميرند و از آن آب خمير كنند ] < / صفحة فارغة > ( فان وقعت فأرة او غيرها من الدّواب فى بئر ماء فماتت فعجن من مائها فلا باس بأكل ذلك الخبز اذا اصابته النّار و قال الصّادق ( ع ) اكلت النّار ما فيه ) پس اگر موشى يا غير آن از حيوانات در چاه آبى بيفتد و بميرند و از آن آب خمير كنند باكى نيست آن نان را خوردن چون به آتش رسيده است و آتش از مطهرات است و حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه فرمودند كه آتش خورد آن چه در آن نان بود از نجاست واقعى يا وهمى .
بدان كه جزو اول اين حديث را شيخ روايت كرده است بسند قوى و ظاهرش آنست كه آب چاه نجس مىشود بانكه حيوانى در آن بميرد و دلالت مىكند بر آن كه آتش از مطهراتست و محتمل است كه مراد از آن كراهت بوده باشد و چنين كراهتى را آتش زايل كند و اين معنى اظهر است .
و جزء دوم را شيخ روايت كرده است به سندى كالصحيح بلكه صحيح چون مرسل ابن ابى عمير است و مراسيل او مانند مسانيد است چون او إرسال نمىكند مگر از ثقات از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه از آن حضرت سؤال كردند كه هر گاه نانى را پخته باشند و بعد از آن ظاهر شود كه حيوان مرده در آن ابى كه از آن اب خمير كرده‌اند بوده است حضرت فرمود كه باكى نيست آتش خورد آن چه در آن بود ، و ممكنست كه آن موش آخر افتاده باشد و چون راوى گمانش اين بوده است كه پيشتر افتاده بوده است و به سبب اين معنى كراهتى داشته است حضرت رفع كراهت او به اين فرموده باشد و مراد

245

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 245
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست