[ آن ] آن است كه بگويد : « أحلت مالى الَّذى فى ذمّة زيد إيّاك بدينك الَّذي فى ذمّتي » . پس محتال بگويد : « قبلت احالتك مالك الَّذي فى ذمة زيد إيّاي بدينى الَّذي في ذمّتك » . و اشكال سيّم : آن است كه در شريعت ما معهود نيست كه رضاى شخصى شرط باشد در عقدى كه ( 1 ) نه ايجاب وى شرط باشد در آن عقد و نه قبول وى . و اين اشكال سيّم را بعضى از علماء فرمودهاند و لكن دو اشكال ديگر را احدى نفرموده است . پس احوط آن است كه هر دو صيغه را كه نوشتم ، بخوانند و محال عليه با محتال هر دو قبول را فورا بگويند ( 2 ) . و الله العالم بحقائق أحكامه . و همين كه صيغهء حواله تمام شد ، محيل بريء الذّمّه مىشود اگر چه كه محتال او را ابراء نكند . و قول جماعتى از فقهاء ما رضوان الله عليهم به اين كه