و بايد دانست كه : ثمن و مثمن هر دو مىشود كه قريه باشند [1] و يا دكَّان و كاروانسرا و مأكولات و طلا و نقره . و مىشود كه متغاير باشند ، مثل اين كه هزار تومان پول را بفروشد به قريهء معيّنه و بگويد : فروختم به تو اين پول معيّن را به اين قريهء معيّنه . و بايد معنى بيع ( 1 ) و ساير اجزاء صيغه را بفهمند و قصد انشاء بكنند و فرق در ميانه بيع و ساير نواقل شرعيّه بگذارند ، و فرق به اين قسم مىشود كه بيع متعلَّق به اعيان مىشود ، نه به منافع . يعنى مثمن بايد عين باشد و امّا ثمن ، پس منافع نيز مىشود ، مثل اين كه بفروشد قريهء را به سكناى ده سالهء كاروانسرائى يا عمارتى و يا اجرت ده سالهء يك شخصى . و
[1] البته اين فرض در صورتى است كه قريه مالك خاصى داشته باشد .