و قبول محال عليه در صيغه ، شرط نيست . بلكه رضاى وى شرط است اگر چه بعد از زمانى از صيغه و يا قبل از وى باشد . پس صيغهء حواله آن است كه محيل بگويد به محتال كه : « أحلتك على زيد بدينك الَّذى فى ذمّتي » . يعنى : حواله كردم ترا بر زيد به آن دينى كه تو بر ذمّهء من دارى . پس محتال فورا بگويد : « قبلت احالتك إيّاي على زيد بدينى الَّذي فى ذمّتك » . يعنى : قبول كردم حواله كردن تو مرا بر زيد ، به آن دينى كه من در ذمّه تو دارم . و صيغه كه از كلام جميع فقهاء فهميده مىشود اين است و لكن اين صيغه سه اشكال دارد : اوّل : آن است ( 1 ) كه منافات دارد با آن كه تعريف كردهاند حواله را به :