يعنى : قبول كردم واگذاشتن تو ، به من آن عقد بيع را . و جايز است نيز بايعت و اشتريت بخوانند ، پس بايع بگويد : « بعتك هذا المتاع برأس مالى و هو درهم » يعنى : فروختم به تو اين متاع را به رأس مال خودم ، كه يك درهم است . پس مشترى فورا بگويد : « اشتريته بذلك » . يعنى : خريدم آن متاع را به يك درهم كه رأس مال تو است . چهارم از عقود لازمه : عقد رهن است . ( 1 ) و رهن عبارت است از اين كه : مديون عينى را وثيقه بگذارد در نزد ربّ الدّين ، كه در آخر موعد اگر دين را ردّ نكرد ، ربّ الدّين آن رهن را بفروشد و دين خود را بردارد . اگر زياد ماند به مديون ردّ كند و اگر كم آيد ، كمى را از مديون مطالبه نمايد . و بايد رهن ، عين خارجيه باشد . پس دين و منافع عمارت و مانند آنها ، رهن نمىشود ( 2 ) .