از براى اقتناء ( 1 ) و مانند اينها صحيح نيست پس اگر رفقاء سفر و يا حجره و يا خانه ، پولها و مأكولات خود را بالسّويه بر سر هم بريزند و صيغهء شركت بخوانند ، بىفايده است ( 2 ) و هيچ جزء از مال هر يك به ديگرى منتقل نمىشود پس علاج ايشان عقد مصالحه است . ششم از عقود جايزه مضاربه ( 3 ) است . و آن عقدى است كه مشروع شده از براى تجارت كردن انسان ، به مال غير به حصّهء [ اى ] از ربح او [ آن ] و اهل حجاز او [ آن ] را مضاربه و اهل عراق [ آن را ] قراض مىنامند . ( 4 )