نام کتاب : رسائل فقهى ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 98
مدخل باغ بود . سمرة بدون اجازه وارد باغ انصارى گشته به درخت خود رسيدگى مىكرد . مرد انصارى از اين وضع ناراحت گشته و به پيغمبر اكرم صلَّى الله عليه و آله شكايت نمود . حضرت رسول صلَّى الله عليه و آله و سلَّم أولا به سمرة اندرز مىدهد كه بدون اجازهء مرد انصارى به باغ وارد نشود . اندرز پيغمبر در او اثرى نمىكند ، پس از تكرار مراجعه و اندرز پيغمبر ، آن حضرت صلَّى الله عليه و آله و سلَّم مىفرمايد : درخت را بفروش . سمرة قبول نمىكند . پيغمبر اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم به مرد انصارى مىفرمايد : برو درخت را بكن و بزن به صورت سمرة . در بعضى از روايات چنين است كه سمرة درخت را بكند و در جاى ديگر بكارد . و در بعضى ديگر چنين است كه مرد انصارى درخت را بكند و سمرة در جاى ديگر آن درخت را بكارد . [1] 2 - روايتى است كه عقبة بن خالد از امام صادق عليه السّلام نقل مىكند كه حضرت رسول اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم ميان شركاء اراضى و شركاء مسكنها به شفعه حكم كرد و فرمود : لا ضرر و لا ضرار . [2] 3 - هارون بن حمزة الغنوى مىگويد : شترى بيمار بود و مالكش مىخواست آن را بفروشد . مردى آن شتر را به ده درهم خريد . مرد ديگرى از حضار ، دو درهم در مقابل سر و پوست شتر داد . اتفاقا شتر بهبود يافت و قيمتش تا دينارها ترقّى كرد . حضرت صادق عليه السّلام فرمود : صاحب دو درهم قيمت ، يك پنجم شتر را مىتواند مطالبه كند و اگر بگويد من سر و پوست را كه خريدهام مىخواهم ، جايز نيست زيرا اين « اضرار » است . [3] 4 - باز عقبة بن خالد از امام صادق عليه السّلام نقل مىكند كه پيغمبر اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم در ميان اهل مدينه و . . حكم فرمود : كه از آب چاه جلوگيرى نكنند و در ميان اهل باديه فرمود از اضافه آب جلوگيرى نمايند تا از اضافه گياه و علف جلوگيرى شود و فرمود : « لا ضرر و لا ضرار » . [4] محقق انصارى پس از نقل روايات فوق مىگويد : ( فراوان بودن اين گونه روايات به حدّى است كه احتياج به ملاحظه اسناد ندارد . علاوه بر اين كه فخر المحققين در كتاب