نام کتاب : رسائل فقهى ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 309
خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيدند و آن حضرت را نيافتند . امام حسن عليه السّلام به آنان فرمود : استفتاءتان را بياوريد اگر پاسخ صحيحى دادم از خدا و امير المؤمنين عليه السّلام است و اگر خطاء كردم مىتوانيد به امير المؤمنين عليه السّلام مراجعه نماييد . آنان گفتند : شوهر زنى با زنش همخوابگى كرده است ، زن با حرارت همخوابگى برخاسته و با دخترى بكر مساحقه نموده و نطفه مرد را به رحم آن دختر انداخته است و آن دختر حامله شده است ؟ آن حضرت فرمود : صداق دختر بكر از آن زن فورا گرفته مىشود ، زيرا كودك از رحم بيرون نمىآيد مگر اين كه بكارت از بين برود و به آن دختر مهلت داده مىشود تا بزايد و حدّ بر او جارى مىشود و فرزند به صاحب نطفه ملحق مىگردد و زن شوهر دار سنگسار مىشود . آن گروه پس از شنيدن پاسخ استفتاء برگشتند و خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيده و عرض كردند : با حسن عليه السّلام سؤال را مطرح كرديم ، چنين پاسخ داد . امير المؤمنين عليه السّلام فرمود : سوگند به خدا اگر ابو الحسن « على عليه السّلام » را ملاقات مىكرديد ، پاسخى جز همان كه حسن عليه السّلام گفته است ، نداشت . )
309
نام کتاب : رسائل فقهى ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 309