العلم و الحكمة . و در مواقع عديدهء ديگر از خطب مباركه و ساير اخبار وارده هم استناد ذلَّت و اسارت و اضمحلال قوميّت هر قومى را به تفرّق كلمهء خودشان تصريح فرمودهاند ، و برهانا هم از بديهيات اوليّه است ، چه ، بالضروره حافظ حقوق نوعيّهء هر قومى كه اعظم همه ، حرّيّت رقاب و ناموس اكبر كيش و آئين و استقلال وطن و قوميتشان است ، به همان جامعهء نوعيه منحصر ، و متوقّف بر استحكام آن است ، و اول آفت مترتّبه برفتور و اختلال اين حصن حصين ، ذهاب حرّيّت و ابتلاى به اسارت و رقّيّت طواغيت امّت و اقوياى داخليّه است كه به قوّت قاهره بر سائر طبقات ، و انتفاء قوّهء دافعهء ملَّيّة ، كه فقط عبارت از اتّحاد است ، همه را به زير بار رقّيّت خود مىكشاند و تدريجا به غرض استيصال قواى دفع و تخلَّص از اسارت و رقّيّت خود تمام قواى ملَّيّه و جامعهء نوعيّه و موجبات حفظ از صولت و شوكت غنيمان خارجى را هم بالتبع ، مضمحلّ و نابود و همه را مىميراند و به وسيلهء اعمال قواى